multiverse and extra dimensions (22)

سماوات سبع -     
سماوات سبع یا آسمانهای هفتگانه اصطلاحی است در کتاب قرآن که تفاسیر متفاوتی از سوی اندیشمندان درباره آن نوشته شده. 
دین باوران برپایه همین تفاسیر معتقدند که در این آسمانها(یا افلاک هفتگانه) حیات و زندگی جریان دارد حتی اگر به شکل زندگی و حیاتی که ما نسبت به آن آگاهی و شناخت داریم نباشد!  

 

کرم چاله  – Wormhole

کرم چاله یک ساختار فرضی است که نقاط مختلفی را در میان فواصل زمانی بسیار بعید، به یکدیگر متصل می کند.            
در جهان ریاضیات و فیزیک، کِرم‌ چاله یک پل میانبر فرضی در فضا - زمان است که وجود آن بر اساس "معادلات انیشتین – روزن" امکان پذیراست.
همچنین به کرم چاله، "پل انیشتین - روزن"  یا  "کرم چاله انیشتین – روزن" نیز می گویند.  
کرم چاله ها ساختار و بُعد فضا - زمان را شکسته و باعث ایجاد تونل و حفره‌ای می‌شوند که سرعت انتقالمواد-اجسام در آنجا از سرعت نور بسیاربسیاربیشتر خواهد شد.    
همچنین کرم‌چاله‌ها بُعد و ساختار فضا را نیز شکافته و آن را جمع می‌کنند که این امر سبب  کوتاه شدن مسافت بین دو نقطه در فضا می‌گردد.    
کاربرد واژهای "کرم ‌چاله" و "سیاهچاله" به جان ویلر نسبت داده شده ‌است اما این اینشتین و روزن بودند که نخستین باردر دهه ۱۹۳۰ میلادی محاسبات مربوطه را انجام داده و معادلات ریاضی مرتبط  با آن را نوشتند که بعدها به "پل اینشتین – روزن" مشهور شد.    
یک کرم‌ چاله در صورت وجود، خود بخشی از فضا - زمان چهار بعدی عالم است و در این فضا – زمان چهار بعدی، کرم‌چاله‌ها می‌توانند سوراخی به جهانی دیگر یا ناحیه‌ای دیگر از همین جهان باشند.

کاوشگر فضایی پلانک - Planck  

ماهواره پلانک که در تاریخ 14 می 2009 به فضا پرتاب شد همانند 2 کاوشگر "کوبی" و "دبلیومپ" ماموریت اصلیش بررسی CMB   بود.
پلانک در مدلی بسیار تعالی یافته تر از کوبی و دبلیومپ طراحی شده بود و بنابرین انتظار کسب نتایج بهتری نیز از ماموریت آن میرفت.
این ماهواره که به افتخار "ماکسیمیلیان کارل ارنست لودویگ پلانک" فیزیکدان برجسته آلمانی و بنیان گذار نظریه کوانتم، پلانک نامیده شد یک فضاپیمای متعلق به آزانس فضایی اروپا بود که با هدف مشاهده ناهمسانگردیهای تابش زمینه کیهانی (سی.‌ام.‌بی) در تمام آسمان، با استفاده از حساسیت و تفکیک زاویه‌ای بالا، به فضا فرستاده شد.   
این رصدخانه فضایی که از سال 2009 تا 2013 توسط آژانس فضایی اروپا (ESA) اداره می شد، ماموریت اصلیش نقشه برداری تمام آسمانی بمنظور تشخیص ناهمسانگردی های پس زمینه مایکروویو کیهانی (CMB) در فرکانس مایکروویو و مادون قرمز، با حساسیت بالا و وضوح زاویه ای کوچک بود.   
درواقع ماموریت "کاوشگر پلانک" ارتقاء یافته ماموریت "کاوشگر WMAP"  بود.
نتایج تحقیقات پلانك منبع اصلی اطلاعات جدید مربوط به چندین موضوع كیهان شناختی و اخترفیزیكی ، نظیر آزمایش تئوری های اولیه جهان و منشأ ساختار كیهانی است.  
پلانك تا کنون دقیق ترین اندازه گیری های چندین پارامترمهم كیهانی از جمله تراكم متوسط ​​ماده معمولی و ماده تاریك را نیز به انجام رسانده است.  
در 21 مارس 2013 ، پلانک اولین نقشه جامع تمام آسمانی از پس زمینه مایکروویو کیهانی را به همراه انتشار گسترده دیگری در CMB، شامل داده های قطبی شدن را ارائه نمود که این دستاورد ارزشمند طی مقاله ای بعنوان نتایج و دستاوردهای ماهواره پلانک  در فوریه 2015 منتشر شد.
مقالات نهایی تیم پلانک در ژوئیه سال 2018 منتشر شد.    
فرمان نهایی غیرفعال سازی در اکتبر 2013 به پلانک ارسال شد و این ماهواره در پایان مأموریتش در مدار heliocentric  (قبرستان تجهیزات و ابزارهای برون جوی و مداری) قرار گرفت و منفعل شد تا از تهدید هرگونه مأموریتهای آینده جلوگیری كند.  
پلانك وضوح و حساسیت بالاتری نسبت به WMAP داشت و به آن اجازه می داد طیف توان CMB را در مقیاسهای بسیار كوچكتر بررسی كند و این هدف توسط پلانک در نه باند فرکانس به جای پنج باند WMAP   با هدف بهبود مدلهای پیش زمینه اخترفیزیکی، تعقیب می شد.  

دانشمند پلانک – Max Planck
 

مکس کارل ارنست لودویگ پلانک (23 آوریل 1858 - 4 اکتبر 1947) مشهور به "پدرنظریه کوانتم" یک فیزیکدان نظری آلمانی بود که جایزه نوبل فیزیک را در سال 1918 دریافت نمود. پلانک کمکهای بسیاری به فیزیک نظری کرد ، اما عمده شهرت وی به عنوان یک فیزیکدان به نقش وی در کشف مبدأ نظریه کوانتومی  بازمی گردد.

او در اواخر عمر نظر شخصی خود را درباره حضور پروردگار چنین عنوان نمود:   
" به عنوان شخصی که تمام زندگیش را صرف مطالعه در روشن ترین علوم و مطالعه ماهیت ماده کرده است، نتایج تحقیقاتم را این گونه خلاصه میکنم که هیچ ماده ای به معنای واقعی کلمه وجود ندارد و منشاء و حیات عالم مادی به لطف حضور نیروئیست که ذرات زیر اتمی را کنار هم و به صورت مرتعش نگاه داشته که بواسطه آن این منظومه خورشیدی کوچک که در ساختار اتم وجود دارد حفظ میشود و ما باید این را در نظر داشته باشیم که در ورای این نیرو یک وجود و روح هوشمند و آگاه حضور دارد،که این وجود هوشمند و آگاه، روح و شالوده تمام هستی است".

اثر سایشی –   Friction Effect           

در نتیجه بررسی های کاوشگرهای کوبه، دبلیومپ و پلانک مشخص گردید که یک منطقه خاص در CMB (تابش زمینه کیهانی)دچار ناهمگونی و تغییر قطبش است.   
دانشمندان این منطقه ناهمگون را نقطه سرد(Cold Spot) نامیدند و همانگونه که اشاره شد، علت احتمالی آنرا متاثر از "جنبش حباب صابونی" جهان های موازی دانستند!   
لذا چون بنابر پیشنهاد دانشمندان سائیدگی احتمالی دو جهان همسایه به یکدیگر سبب این رویداد شده، این مقاله برای نقطه سرد(یا همان منطقه ناهمگونی در CMB ) ، اصطلاح " اثر سایشی" را پیشنهاد نموده است.